بازاریابی موفق

بازاریابی موفق

 

بازاريابي چيست؟

بازاريابي را می‌توان، مديريت رابطه سودمند با مشتري دانست، هدف بازاريابي ايجاد ارزش براي مشتري و جـذب ارزش در ازاي ارزش ايجاد شده است.

شركت هاي موفق این روزها، همه در يك نقطه اتفاق نظر دارند: آنها شديداً متمركز بر مشتري وكاملاً ملزم به بازاريابي هستند. اين شركتها، همگي براي برآورده كردن هرچه بهتر نيازهاي مشتري در بازار مقصـد تـلاش مـي‌كننـد. آنهـا سعي می‌كنند انگيزه لازم جهت ايجاد ارزش مورد نظر مشتری را در تمامی افراد زير مجموعه خود ايجادكنند. برين ماركوس، يكي ازبنيانگذاران فروشگاههاي هوم دپوت تأكيد مي‌كند كه: "همه افراد مـا متوجـه هـدف نهـايي مقـدس مـا هسـتند. آنهـا می‌دانند كه نقطه پاياني برايشان وجود ندارد؛ هميشه بايد با تمام وجود و با علاقه به نيازهاي مشتري توجه كرد."

درمیان فعاليتهاي مختلف كسب و كار،بيش ازهمه بازاريابي با مشتری سروكار دارد. اما ساده ترين تعريف در يك جمله مي‌تواند اينگونه باشـد: بازاريـابي، مـديريت رابطـه سـودآور بـا مشتري است. هدف دوگانه بازاريابي، جذب مشتريان جديد با ارائه ارزش بالاتر و حفظ مشتريان فعلي به وسيله جلـب رضـايت آنها است.

ول مارت، بزرگترين خرده فروش دنيا و بزرگترين شركت دنيا، تنها با عمل به ايـن شـعار خـود موفـق گرديـد؛ "هميشـه پايين ترين قيمت، هميشه"!در پاركهاي تفريحي ديزني، سعي براين است كه:"همـين امـروز روياهايتـان تبـديل بـه واقعيـت مي‌گردد." دل، هميشه با عمل به شعار خود، "هميشه بي واسطه باشيد!"، بازار كامپيوترهـاي شخصـي را در انحصـار خـود در آورده است. در دل، ميتوانيد كامپيوتر مورد نظرخود را به سرعت سفارش داده و آنرا سريعاً در منزل و يا روي ميـزكـارخـود تحويل بگيريد. اين شركتها و شركتهاي موفق ديگر متوجه شده‌اند كه در صورت كسب رضايت مشـتري، فـروش و سـهم بـازار بيشتري را به خود اختصاص خواهند داد.

 بعضي افراد تصور مي كنند كه بازاريابي تنها تبليغ كردن و فروش است. اما ما هر روزه بـا پيام‌هـاي بازرگـاني تلويزيوني، نامه‌هاي پستي، آگهي هاي تبليغاتي در روزنامه ها و اينترنت بمبـاران مـي‌شـويم؛ بنـابراين فـروش و تبليغـات تنهـا قسمت نمايان روشهاي بازاريابي است كه همچون يك قطعه يخ شناور، نيمه نمايان آن بسيار كمتر از كل آن مي‌باشد.امروزه، بازاريابي را نبايد همچون گذشته معادل فروش درنظر گرفت كه شامل معرفي و فـروش بـود، بلكـه بازاريـابي بـه معني برآورده كردن نيازهاي مشتري ميباشد. اگر بازارياب خوب عمل كرده و نيازهاي مشتري را به درسـتي تشـخيص دهـد، محصولي با ارزش بالا و قيمت مناسب توليد گردد، به خوبي توزيع شود و به شكلي موثر معرفي شـود، بـه سـادگي بـه فـروش مي‌رسد. در واقع، آنطور كه پدر مديريت يعني پيتردراكر مي‌گويد، «هدف بازاريابي اين است كه فروش را به كاري غير ضروري تبديل كند .« فروش و تبليغات، تنها بخشي از مجموعه اي بزرگتر با نام بازاريابي است. بازاريابي، مجموعه‌اي از ابزارهاست كه براي راضي كردن و ايجاد رابطه با مشتري به كار می‌رود. در تعريفي جامع تر، بازاريابي فرایندی اجتماعي و مديريتي است كه به وسيله آن، هر فرد نيازها و خواسته هاي خـود را از طريق تبادل ارزش با ديگران برآورده می‌سازد. به زبانی ساده تر، بازاريابی شامل ايجاد رابطه اي تبادلی و پـرارزش بـا مشـتري است. بنابراين، ما بازاريابی را بدين صورت تعريف مي‌كنيم: بازاريابی فرايندی است كه در آن شركت براي مشتري ارزش ايجادكرده و رابطه مستحكمي با او برقرار كند تا بتواند در عوض ازمشتري ارزش دريافت كند.

برگرفته از کتاب اصول بازاریابی جلد اول

نویسنده: فیلیپ کاتلر- گری آرمسترنگ

نظر خود را بنویسید

  • هنوز نظری برای این پست ارسال نشده است. اولین نظر را شما ارسال کنید!

نظر خود را بنویسید